معنی عمرو لیث

لغت نامه دهخدا

عمرو لیث

عمرو لیث. [ع َ رِ ل َ] (اِخ) وی همان عمروبن لیث دومین تن از صفاریان است که نام او غالباًبه اضافه ٔ بنوت خوانده شود. رجوع به صفاریان شود.


لیث

لیث. [ل َ] (اِخ) ابن نصر. رجوع به لیث بن مظفر... شود.

لیث. (ع ص، اِ) ج ِ الیث. (منتهی الارب).

لیث. [ل َی ْ ی ِ] (ع ص) نبات ٌ لیث، گیاه درهم پیچیده و انبوه. (منتهی الارب).

لیث. [ل َ] (اِخ) ابن معدل بن حاتم بن ماهان بن کیخسروبن اردشیربن قبادبن خسرو ابرویزبن هرمزدبن خسرو انوشروان بن قبادبن فیروزبن یزدجردبن بهرام جور... نام پدر یعقوب مؤسس سلسله ٔ صفاری است. (تاریخ سیستان ص 200). نام پدر عمرو و یعقوب صفاری از مردم شهر قرنی است. (از حدود العالم).

لیث. [ل َ] (اِخ) ابن حَبرویَه. محدث است.

لیث. [ل َ] (اِخ) موضعی است میان سرین و مکه و آنجا را وقعه ای است. (از منتهی الارب). رودباری است پائین سراه که به دریا یا موضعی از حجاز ریزد. لیث گوید: موضعی است در دیار هذیل. (از معجم البلدان).

لیث. [ل َ] (اِخ) ابن ادریس محدث است. رجوع شود به فهرست کتابخانه ٔ سپهسالار ج 2 ص 290.

لیث. [ل َ] (اِخ) ابن ضمام. شاعری است از عرب.

لیث. [ل َ] (اِخ) ابن عبده البصری. ابوالحارث. تابعی است.

لیث. [ل َ] (اِخ) ابن ابی سلم. در اول خلافت ابودوانق درگذشت. (تاریخ گزیده ص 252).

لیث. [ل َ] (اِخ) ابن ترسل. از کسان هارون خلیفه مأمور مصر و نامزد حکومت سیستان:... سخن سیستان رفت به حضرت امیرالمؤمنین هارون الرشید که لیث بن ترسل روزی امیرالمؤمنین را که از شکار بازگشته بود خدمتی کرد وبه موقع افتاد، پس او را بخواند و گفتا ترا به مصر همی فرستم اگر کار بر آن جمله کنی که ایزد تعالی و تقدس فرموده است، به سیستان ترا مسما کنم تا کارت بزرگ گردد، پس مردمان مجلس گفتند که مصر، بزرگوار شهری بود تا امروز که امیرالمؤمنین حدیث سیستان یاد کرد... (تاریخ سیستان ص 153). و رجوع به لیث بن فضل شود.

لیث. [ل َ] (اِخ) ابن عبداﷲ شاشی، مکنی به ابونصر. محدث و تابعی است. رجوع به ابونصر شود.


عمرو

عمرو. [ع َم ْرْ] (اِخ) ابن لیث صفاری. دومین تن از سلسله ٔ صفاریان. رجوع به صفاریان شود.

حل جدول

عمرو لیث

دومین پادشاه صفاری

معادل ابجد

عمرو لیث

856

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری